جدول جو
جدول جو

معنی قبل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قبل کردن
(دَ هََ تَ)
محاصره کردن. (آنندراج) :
خط ترا که بود سرنوشت آیۀ فتح
چرا قبل نکند شهر حسن موکب او.
ابوالبرکات منیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قبل کردن
محاصره کردن
تصویری از قبل کردن
تصویر قبل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
قبل کردن
((قَ بَ. کَ رَ))
محاصره کردن
تصویری از قبل کردن
تصویر قبل کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قبول کردن
تصویر قبول کردن
پذیرفتن، قبول کردن، اجابت کردن، بر عهده گرفتن، کسی را نزد خود بار دادن، پذیرایی کردن
فرهنگ فارسی عمید
(زَ دُ خوَرْ / خُرْدْ)
پذیرفتن و اجابت نمودن. (ناظم الاطباء). بعهده گرفتن. بگردن گرفتن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تقبل نمودن: بر وفق مزاج او سخن ها گفته بودند و تقبلها و تکلفها کرده. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تقبل کردن
تصویر تقبل کردن
بعهده گرفتن بگردن گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
ترانه خواندن، هیاهو کردن، گپ زدن گفتگو کردن گپ زدن، همهمه کردن هیاهو کردن، نغمه خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
کپاه کردن چاک کردن جامه گریبان دریدن پیراهن (پیرهن) (را) قباکردن، چاک کردن پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبول کردن
تصویر قبول کردن
اجابت کردن، پذیرفتن، تسلیم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
اژادن کشتن کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
کلیدکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبول کردن
تصویر قبول کردن
((~. کَ دَ))
پسندیدن، پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبله کردن
تصویر قبله کردن
((~. دَ))
پیش رو داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبا کردن
تصویر قبا کردن
((~. کَ دَ))
بریدن، چاک دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقبل کردن
تصویر تقبل کردن
پذیرفتن، پذیرا شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قبول کردن
تصویر قبول کردن
پذیرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
Murder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
Latch, Lock
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
verrouiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
assassiner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
вбивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
assassinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
chiudere a chiave
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
asesinar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
trabar, cerrar con llave
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
зачиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
assassinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
zabijać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
zamykać, zamknąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
ermorden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
verriegeln, abschließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
убить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
запирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
trancar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
vergrendelen
دیکشنری فارسی به هلندی